دکتر قاسم پوحسن، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در مورد اینکه پیشینه فلسفه های مضاف در ایران به چه زمانی بر می گردد به خبرنگار مهر گفت: فلسفه های مضاف هم در مغرب زمین فلسفه های متأخری است که تقریباً می توانیم بگوییم در سده حاضر به خصوص از دهه 20 فلسفه های مضاف به طور جدی مورد بررسی و التفات قرار گرفت.
وی افزود: در ایران شاید تنها بیش از دو دهه نمی گذرد که با فلسفه های مضاف مواجه هستیم. در غرب به دلیل نیاز جدی ای که وجود داشت به فلسفه های مضاف روی آوردند به خصوص به دلیل چرخش های مهمی که در فلسفه ایجاد شده بود از جمله در فلسفه تحلیلی، فلسفه دین، فلسفه اخلاق؛ اما در ایران شاید بتوانیم بگوییم که پرداختن به فلسفه های مضاف به واسطه احساس نیاز نبود بلکه فقط به واسطه آشنایی ما با تحولاتی بود که در مغرب زمین درباب فلسفه های مضاف وجود داشت.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه تصریح کرد: حقیقت این است که ما به نحو درستی با فلسفه های مضاف مواجه نشدیم یعنی این گونه نبود که دارای نیاز باشیم و بر اساس این نیازمان با فلسفه های مضاف مواجه شویم، بلکه تنها تحولاتی را که در مغرب زمین درباب فلسفه های مضاف شکل گرفت با آنها آشنایی پیدا کردیم و بدون بررسی دقیق بسیاری از این فلسفه های مضاف را تنها به توصیفش پرداختیم پس این تفاوت مهم وجود داشت.
این محقق و استاد دانشگاه ادامه داد: اما امروزه پس از سیر فلسفه به تدریج به این رسیدیم که بسیاری از فلسفه های مضاف را مورد بازسازی و واکاوش مجدد قرار دهیم . در دهه های گذشته تسلیم محض آنچه که در فلسفه اخلاق، فلسفه علم، فلسفه تعلیم و تربیت، فلسفه دین قرار گرفته بود شدیم ما هم همان حیث را رعایت کردیم. یعنی بدون نگاه نقادانه، الان به این نتیجه رسیده ایم که بسیاری از این فلسفه های مضاف باید مورد نقد قرار بگیرند.
پورحسن، در مورد ضرورت پرداختن به فلسفه های مضاف در ایران گفت: ما از سر نیاز با فلسفه های مضاف روبرو نشدیم، گرچه بطور طبیعی دارای چنین نیازی هستیم. یعنی می دانیم که در حوزه دین نیازمند فلسفه دین هستیم اما نه فلسفه دینی که در مغرب زمین شکل گرفت فلسفه دینی که مبتنی صرف بر الهیات مسیحی است . ما نیاز به بازخوانی داریم که فلسفه دین، مبتنی بر تفکر فلسفه اسلامی باشد. در فلسفه اخلاق هم همین حیث وجود دارد. درباب فلسفه اخلاق عمدتاً الان نگاه کاملاً منقادانه ای به فلسفه اخلاقی داریم که در آن نظریه های فایده گرایانه ، هنجاری توصیفی با آن روبرو هستیم در حالی که ما نیازمند اخلاقی هستیم که باید مبتنی بر تفکر اسلامی باشد.
وی افزود: لذا این مسئله نیازمند بازخوانی است. بنابراین بعضی از فلسفه های مضاف به هیچ وجه با مبانی فکری ما سازگار نیست. ما الان وقتی نگاه می کنیم می بینیم مثلاً در فلسفه علم مغرب زمین دارای تاریخی از علم است لذا نیازمند فلسفه علم است لذا اینگونه نبود که ما در پانصد سال اخیر دارای تحولات علم باشیم. فیزیک و شیمی ای داشته باشیم تحولاتی در علوم ریاضی داشته باشیم که بر اساس آن فلسفه علم را سامان بدهیم. پس به بعضی از فلسفه های مضاف نیازمند هستیم. لذا از این حیث که باید دست به مقایسه و تطبیق بزنیم و آنچه را که با مبانی و تفکر دینی ما سازگار است آنها را بتوانیم بازسازی کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد اینکه از میان فلسفه های مضاف کدام یک برای مطالعه در ایران اولویت دارد هم تصریح کرد: فلسفه دین و فلسفه اخلاق نیازمندی اصلی ما هستند. برای اینکه در این زمینه دارای مشترکاتی هستیم می توانیم همان پرسش هایی که در این دو فلسفه وجود دارد را دست به بازخوانی بر اساس تفکر دینی بزنیم. در فلسفه های مضاف دیگر مانند فلسفه علم نیاز چندانی نداریم آن مختص مغرب زمین است.
وی ادامه داد : در باب فلسفه تعلیم و تربیت نیازمندی امان به فلسفه تعلیم و تربیت است ولی رویکرد و جهتی که در فلسفه تعلیم و تربیت در غرب وجود دارد کاملاً با ما متفاوت است. امکان بازخوانی نیست اما امکان یک مقایسه ای برای نشان دادن دیدگاه های خودمان است یا به عبارت دیگر برای اینکه بتوانیم دوباره تفکرات خودمان را در باب تعلیم و تربیت دست به یک بازسازی بزنیم، در حوزه معرفت شناسی هم همین وضعیت وجود دارد. در حوزه فلسفه تحلیلی نیازمند خواندن هستیم. ما واجد مباحث زبانی جدی نیستیم که بخواهیم دست به تطبیق بزنیم. فلسفه تحلیلی خاص مغرب زمین است یا دشوار است در فلسفه تحلیلی ادعا کنیم دارای تحولاتی درباب حوزه زبانی هستیم یا تفکراتی در حوزه زبانی هستیم که می توانیم دست به تطبیق بزنیم.
این استاد دانشگاه درپایان یادآور شد: بنابراین فلسفه دین و فلسفه اخلاق ضروری ترین فلسفه های مضافی هستند که می توانیم بر اساس تفکر فلسفه اسلامی آنها را مورد توجه قرار دهیم.
نظر شما